سلام مرودشت-مهدی توکلی، عقیده دارم اقدام اخیر آذری جهرمی وزیر جوان دولت در بیان یک کری فوتبالی باعث رنجش خاطر هواداران محترم باشگاه بزرگ و پر افتخار استقلال تهران گردیده است اما از طرفی هم معتقدم آنچه که باعث به وجود آمدن این دلخوری ها شده است صرفا استوری جنجالی وزیر ارتباطات نیست چرا که در جامعه ای که رسیدن به موقعیت ها و موفقیت ها و پست و مقام ها نیازمند واژه ای به نام “حفظ ظاهر” است و مواضع و عقیده ها روشن نیست این دست اقدامات آذری جهرمی آن هم در لباس یک مقام عالیرتبه طبیعتا واکنش برانگیز خواهد بود اما هر چه که باشد و با همه واکنش های ریز و درشتی که دارد بی تردید این وزیر جوان توانسته است که فصل نوینی از شفافیت در نگرش ها و ابراز عقاید را به وجود اورد و این صرفا محدود به فوتبال نمی شود چرا که مصادیق متعدد آن را قبلا دیده ایم به عنوان مثال آذری جهرمی سابق بر این در اقدامی ظاهرا عجیب با لباس آستین کوتاه در مترو تهران حضور پیدا کرد اقدامی که حتی در ادارات شهرستان های ایران برای کارمندان دولت توجیه پذیر نیست و او با انتشار تصویر خود در فضای رسانه ای جنجال ساز شد که این رفتار نیز مانند واکنش هوادارن آبی دل، واکنش های طیف های سنتی و جریان انقلابی را در پی داشت و یا در دیگر موارد بیان ابراز علاقه به همسر و فرزندانش به زبان عام در صفحه منتسب به وی که راحتی او در روابط خانوادگی را نشر می داد نشان از رویکرد اجتماعی خاصتر جهرمی داشته است شاید در شرایطی که احتمالا مقامات قائل به معرفی خانه و خانواده و اقازاده هایشان نیستند این وزیر تلاش دارد تا حریم و پرده ای برای مخفی نگه داشتن زندگی شخصی اش هم نداشته باشد
همچنین وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی حتی در پاسخ دادن به کامنت ها و نظرات متفاوت و بعضا توهین آمیز نیز زیرکانه عمل می کند و به جای اینکه صفحه اش محلی باشد برای ترس و دلهره مخاطبان از کوچکترین انتقادها او فضایی به وجود آورده که مردم صدا و گاها اعتراضشان را به وزیر برسانند و حتی او در پاسخ به بی احترامی ها و توهین ها رویه مقابله را در پیش نگرفته و تلاش می کند با پاسخ های منطقی و آغشته به طنز پاسخگویی را به جای اورد با این همه شناخت افکار متفاوت جوانترین وزیر دولت دهم محدود به این موارد نمی شود و در مسائل کلان نیز او دیدگاهی متفاوت دارد.
برای تبیین بیشتر موضوع به سراغ اقدامات و اظهارات این وزیر جوان در جلوگیری از وقوع و افزایش فیلترینگ شبکه های اجتماعی می رویم که به رغم همه فشار ها پر واضح است که شاید اگر فردی دیگر به جای اذری جهرمی بر مسند وزارت ارتباطات دولت جمهوری اسلامی قرار داشت احتمالا اکنون تمام شبکه های اجتماعی بین المللی مانند واتساپ و اینستاگرم با محدودیت فیلترینگ مواجه بودند.
نمونه دیگر متفاوت بودن رفتار های وزیر ارتباطات را می توان در استوری جنجالی دیگر وی بررسی کرد که در ان اینطور عنوان شده بود “نه به کاخ سفید باید امید داشت نه به کاخ کرملین!!!”
انتشار این استوری که به واقع زبان و خواست و حرف آحاد مردم ایران و تاکید بر حفظ استقلال طلبی و اشاره به شعار معروف انقلاب اسلامی با عنوان “نه شرقی نه غربی” می باشد آن هم در روزهایی که رئیس محترم مجلس شورای اسلامی درگیر میسر شدن دیدار با پوتین بود به خوبی نشان می دهد که جوانترین وزیر دولت در بیان عقاید خود ابایی نداشته و راه متفاوتی در پیش گرفته است و حتی با وجود تهدید به شکایت و استیضاح هم بر اصل مواضع خود پافشاری می کند و نمونه های فراوانی از این رفتارها و اظهارات خاص وزیر ارتباطات است که در بین مسئولین عالیرتبه کشور از او چهره ای متمایز ساخته است
در هر حال مقصود نگارنده از طرح این موضوع نه در قالب دفاع از رفتار وزیر جوان دولت بلکه به عنوان شفافیت در ابراز عقاید و آراء مطرح می شود چرا که به سبب مخفی نگاه داشتن دیدگاه ها و افکار تکلیف مخاطبان و مردم به ویژه در مورد چهره های خاص مشخص و امکانپذیر است موضوعی که متاسفانه در کشور ما نهادینه نشده و این منافع هستند که باعث پوشش افکار و عقاید می شوند وگرنه هیچ دلیلی برای مخفی نگه داشتن دیدگاه ها وجود ندارد مگر آنکه منفعتی در کار باشد
در نهایت امروز اگر هوادران پرشور استقلال رنجیده خاطر از استوری های پرحاشیه وزیر ارتباطات ایران هستند و طبیعتا اگر یک وزیر با دیگر باشگاه پرطرفدار و پر افتخار ایران یعنی پرسپولیس چنین رفتاری را داشت آنها هم واکنش نشان می دادند و این موضوع را بر نمی تابیدند اما آنچه که مسلم است مشخص شدن واقعیت افکار است و چقدر خوب خواهد بود که همه مسئولین در بیان عقاید خود در نهایت احترام شفاف عمل کنند به گونه ای که نه تنها بدانیم کدامشان قرمز و یا آبی هستند بلکه نشان دهند هر یک در مورد مسائل مختلف سیاسی، تحریم، مذاکره، مقاومت، جنگ، گرانی، تورم، فساد اقتصادی، شایسته سالاری، شفافیت، خط فقر، اجرای قانون چه نظری دارند؟ البته نه بر اساس مصلحت و منافع بلکه بر اساس واقعیت!